فاصله تو را از من دور کرده ،
مثل روستایی دور افتاده شدم . . .
هر کس به من سر میزند زود میرود . . .
هیچ کس با من نمیماند
نه درختی نه گلی نه غنچه ای . . .
به خدا تاب ندارم
قلبم ترک دارد
دلم شکسته . . .
او میرود و میرود و دور میشود
و دل من با او میرود
و در همین نزدیکی ها سرد میشود
بی روح میشود
بی احساس میشود
و در آخر مرگ او را در آغوش خود میکشد و برای همیشه میرود
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
نظرسنجی
اگه دو نفر لب پرتگاه باشن و فقط بتونی یکیشونو نجات بدی کدومو نجات میدی ؟
آمار سایت